دونه عشقموندونه عشقمون، تا این لحظه: 4 سال و 4 ماه و 6 روز سن داره
ابجی جونابجی جون، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره
داداش جونداداش جون، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره

خاطرات سومین فرشته مون

سلام.مامان سه تا فرشته ام.خاطرات سومین گل زندگیمونو اینجا مینویسم

شیرخوارگان امسال

امسال و روضه غریبانه شیرخوارگان... فدای دلت رباب جانم،😢😢😢😭😭😭 الهی بمیرم واسه سکینه خاتون ، چه کرد با نبودن برادرش،😭😭😭😭 دارد تلظی ات همه را میکشد ... گلم ،😢😢😢 چطور هرسال و هرسال این روضه رو تاب میاریم ،😢😢😢 چطوره که از این داغ بزرگ نمی میریم،😭😭😭 خدایا ... چه صبری به ما میدی . هر سال محرم میتونیم طاقت بیاریم. آخه این همه داغ ... این همه درد... دق نمیکنیم ، فقط از حکمت خودته. شکرت خدا ...
31 مرداد 1399

هفت ماهگی

سلام به گل دختر خودم هفت ماهه شدنت مبارک نورچشمم ابن روزا حسابی کنجکاو شدی و چند بار هم به شدت ضربه خوردی که خطر از بیخ گوشمون رد شد. بدترینش همین پریروز بود. بغلم بودی . گذاشتمت رو زمین . بالش گذاشتم پشت سرت که نیفتی . بلند شدم هنوز دو قدم نرفته بودم که صدای جییییییغت میخکوبم کرد. برگشتم دیدم روی دستت ، یکطرفه افتادی و شانه ات پیچیده. از ترس در رفتن کتفت ، داشتم دق میکردم. بغلت کردم . هیچ جوره آروم نمیشدی . دستم به کتف و دستت می‌رسید، نفست بند میومد. اول شونه هاتو لخت کردم دیدم شکل شانه ات تغییر نکرده بعدش با روغن سیاهدانه چرب کردم که البته در همون حین هم جیغ میزدی . بعدشم کتفت رو محکم بستم ، خوابیدی. ...
16 مرداد 1399

پایان امتحانات

سلام به دختر نازنین خودم بالاخره در تاریخ دوم مرداد۹۹ ، آخرین امتحانم رو دادم و بعد از سیزده ترم درس خوندن با اعمال شاااااااقه، فارغ‌التحصیل شدم . البته پایان نامه خودش یه پروسه غم انگیزه. خدارو شکر میکنم که بهم توان داد و یاریم کرد تونستم درسم رو به سرانجام برسونم. و اما از شما بگم ماشاءالله فهمیده شدی . میتونی بشینی. اطرافیان رو می‌شناسی. قهقهه میزنی . خوابت خیلی سبک تر شده . خودتو حسابی شیرین می‌کنی. ایام امتحاناتم که همیشه کنارت مینشستم درس میخوندم حسابی بهت خوش میگذشت. غذا هم شکر خدا خوب میخوری . آبگوشت و سوپ رو خیلی دوست داری. لواشک و برگه زرد آلو و کشک رو خیلی با اشتها میخوری. و اما چندتا ع...
8 مرداد 1399

شش ماهه شدن گلم

سیر نمیشود ز تو ، این دل بی قرار من ... چاره ای نیست گلم... آب نداریم گلم... آخر تلظی ات همه را میکشد ، گلم... بوی بهشت میدهد ، زیر گلوی نازکت... حیف که زود خالی شد آغوشم از بودنت... شش ماهه زدن این همه تکبیر نداشت... دخترم شش ماهه شد ورد زبونم شده امان از دل رباب ،😭😭😭😭😭 اگر دلتون کربلایی شد، اگر قطره اشکتون جاری شد التماس دعا،😢 پی نوشت: قصد نداشتم غمگین بنویسم . اما نمیدونم چطوری حواله شد. هم مدل عکس گرفتنش ، هم نوشتن . به تنها مدلی که برای عکس های شش ماهگی شریفه خانوم فکر نکرده بودم ، همین بود. نمیدونم این لباسا ، چطوری، یهویی ، از توی لباسای قبلی بچه ها در اومد. به هر حال ...
19 تير 1399

عکس های خانوم طلا

سلام طلا خانوم اومدم با یه کوله پشتی عکس بعد مدتها طلبیده شدیم برای زیارت امام رضا علیه السلام. خداروشکر عالی بود و اما عکس هات بستنی خوردنت،😋 دوتا رامپر رو خودم برات دوختم . کیک روز دختر مامان پز،😅😊 و در آخرررررر یه عکس مقایسه ای خواهرانه اینم چندتا عکس هنری امروز از صبح تب کردی. چند روزه آبریزش بینی و گهگاه سرفه داری ، نمیدونم بخاطر دندوناته یا سرماخوردی حالا تا فردا عصر که دکترت میاد ببینم چطور میشه حالت خیلی دوست داریم بهشت کوچولو ...
7 تير 1399

روز دختر مباااارک

سلام به دختر ناز خودم بهشت کوچیک خونه مون روزت مبارک امید دلم ان شاالله بهترین ها رو سرمشق توب زندگیت قرار بدی سر فرصت میام با عکس ها و خاطرات این روزات دوستدارم عزیزم
4 تير 1399