دونه عشقموندونه عشقمون، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره
ابجی جونابجی جون، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره
داداش جونداداش جون، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

خاطرات سومین فرشته مون

سلام.مامان سه تا فرشته ام.خاطرات سومین گل زندگیمونو اینجا مینویسم

اتفاقات یکسال غیبت

سلام به دختر کوچولوی خودم . حدود یکساله اینجا چیزی ننوشتم . دلیل اولش که مهم ترین دلیل بوده ، خراب بودن گوشیم . چند بار اومدم ، نمیشد مطلب بذارم . دوم اینکه سطح سه شرکت کردم و شکر خدا قبول شدم ، بیشتر از قبل درگیر درس . و اما خبرهای این ایام : قسمت شد برای بار اول رفتیم قم . دوم اینکه خدا بهمون یه گل پسر دیگه داد . سوم اینکه از خراسان اومدیم بلوچستان . و چهارم که اصلا خبر خوبی نیست ، فوت ناگهانی آقاجون اما بریم سراغ عکس ها این عکس مال یکسال و دوماهگیته . حدودا پارسال همین موقع که داشتم اسباب جمع میکردم . مهمانسرای حضرت ، قبل اسباب کشی دریای چابهار تالاب صورتی ق...
10 اسفند 1400

یازده ماهگیت

سلام دختر نازمن یازده ماهه شدنت مبارک خیلی زود داری بزرگ میشی . باورم نمیشه داره یکسالت میشه . اما شریفه بانو در آستانه یکساله شدن: حسابی کنجکاوی . علاقه زیادی به کتاب و مداد خودکار داری . میتونی بدون کمک بایستی و دو سه قدم راه بری . وابستگیت به من همچنان ادامه داره . هنوز دندون هم در نیاوردی . نمیدونم کی قراره دربیان . توی جمع کمتر احساس غریبگی میکنی و بهتر ارتباط برقرار میکنی. خیلی خنده رو و خوشمزه هستی. غذا و خوراکی میبینی میگی به به ، و سرتو تکون میدی. کوچیکترین آهنگی که بشنوی سرتو تکون میدی . میگیم موش کن ، موش میکنی. میگیم ماهی شو ، لباتو میزنی بهم خلاصه که خوردنی تر از لواشک و پاستیل ، شمای...
12 آذر 1399

پاییز ، وروجکانه ۱

سلام به مهر بانوی خونه ما. پاییزه و زیبایی های خاصش . به همین مناسبت ، چند تا عکس پاییزی برات میذارم. و بعد از اون ، یک سری عکس بامزه دارم ازت . این چیه روی سرم ؟؟؟ فکر کنم شاخ در آوردم😟😐 نه حالا فهمیدم . اینا موهامه 😄😄😅😅 خدایا شکرت که شاخ در نیاوردم 😍 خیلی ناراحت شده بودم هاااا ...
28 آبان 1399

نه ماهگی

سلام به گل دختر ناز خودم نه ماهه شدی و این نه ماه مثل برق و باد گذشت چهاردست و پا میری، دست به وسایل میگیری وامیستی ، علاقه زیادی به کاغذ و کتاب داری ، غذا هم شکر خدا خوب میخوری . شدیدا به خودم وابسته ای . جایی باشیم یا کسی خونه مون بیاد ، خیلی غریبی می‌کنی و بغل کسی نمیری و همش به خودم چسبیده ای . خیلی خیلی کنجکاوی و هیچ چیزی از دستت در امان نیست . و حالا شریفه بانو به روایت تصویر اینم خوابیدن روی کتاب دفتر آبجی جون هفته پیش رفتیم مشهد . این عکسا رو تو حرم گرفتیم. و حالا بریم سراغ عکسای نه ماهگیت که اصلا همکاری نکردی😕 ان شاالله که ه...
12 مهر 1399

پایان امتحانات

سلام به دختر نازنین خودم بالاخره در تاریخ دوم مرداد۹۹ ، آخرین امتحانم رو دادم و بعد از سیزده ترم درس خوندن با اعمال شاااااااقه، فارغ‌التحصیل شدم . البته پایان نامه خودش یه پروسه غم انگیزه. خدارو شکر میکنم که بهم توان داد و یاریم کرد تونستم درسم رو به سرانجام برسونم. و اما از شما بگم ماشاءالله فهمیده شدی . میتونی بشینی. اطرافیان رو می‌شناسی. قهقهه میزنی . خوابت خیلی سبک تر شده . خودتو حسابی شیرین می‌کنی. ایام امتحاناتم که همیشه کنارت مینشستم درس میخوندم حسابی بهت خوش میگذشت. غذا هم شکر خدا خوب میخوری . آبگوشت و سوپ رو خیلی دوست داری. لواشک و برگه زرد آلو و کشک رو خیلی با اشتها میخوری. و اما چندتا ع...
8 مرداد 1399

عکس های خانوم طلا

سلام طلا خانوم اومدم با یه کوله پشتی عکس بعد مدتها طلبیده شدیم برای زیارت امام رضا علیه السلام. خداروشکر عالی بود و اما عکس هات بستنی خوردنت،😋 دوتا رامپر رو خودم برات دوختم . کیک روز دختر مامان پز،😅😊 و در آخرررررر یه عکس مقایسه ای خواهرانه اینم چندتا عکس هنری امروز از صبح تب کردی. چند روزه آبریزش بینی و گهگاه سرفه داری ، نمیدونم بخاطر دندوناته یا سرماخوردی حالا تا فردا عصر که دکترت میاد ببینم چطور میشه حالت خیلی دوست داریم بهشت کوچولو ...
7 تير 1399

پنج ماهگی بهشت کوچولو

سلام به قند و نبات خودم با تاخیر اومدم از پنج ماهگیت بگم خداروشکر خوب غذا میخوری وزنت۶ و قدت ۶۱ با صدا میخندی باهامون حرف میزنی با دست و پات بازی میکنی نسبت به اسباب بازی ها واکنش نشون میدی گاهی میغلتی دیگه افراد رو میشناسی و غریبگی میکنی. خلاصه که دوست داشتنی تر و خوشمزه تر شدی و اما عکس اینم عکسای خوشگلت. فدای چشای نازت بشم من دوست دارم عشق کوچولو ...
18 خرداد 1399