پایان امتحانات
سلام به دختر نازنین خودم
بالاخره در تاریخ دوم مرداد۹۹ ، آخرین امتحانم رو دادم و بعد از سیزده ترم درس خوندن با اعمال شاااااااقه، فارغالتحصیل شدم .
البته پایان نامه خودش یه پروسه غم انگیزه.
خدارو شکر میکنم که بهم توان داد و یاریم کرد تونستم درسم رو به سرانجام برسونم.
و اما از شما بگم
ماشاءالله فهمیده شدی . میتونی بشینی. اطرافیان رو میشناسی. قهقهه میزنی . خوابت خیلی سبک تر شده .
خودتو حسابی شیرین میکنی.
ایام امتحاناتم که همیشه کنارت مینشستم درس میخوندم حسابی بهت خوش میگذشت.
غذا هم شکر خدا خوب میخوری . آبگوشت و سوپ رو خیلی دوست داری.
لواشک و برگه زرد آلو و کشک رو خیلی با اشتها میخوری.
و اما چندتا عکس
به به لواشک
،😋😋😋
تزیینات مامان روی پاهای طلاخانوم در حین درس خوندن
شکار صحنه آبجی جون
این عکس رو هم عفیفه بانو ازت گرفته و ویرایش کرده
اینم صبح که بیدار میشی با دستات بازی میکنی . فدا بشم انگار گنج پیدا کردی. هرچند دستای قشنگت از گنج با ارزش ترن.
اینم کشک خوردنت. به به،😋😋😋
با تعجب به من نگاه میکنی که درس میخوندم
اینجا هم من میخواستم امتحان بدم و کسی نبود شما رو نگه داره.
اینجا هم من در حال امتحان دادن بودم .
این عکسا رو هم با آبجی جون برات درست کردیم
الان که مینویسم، کنارم خوابیدی . منم کم کم بخوابم تا بیدار نشدی .
دوست دارم