غذا خوردن دخملی
سلام به خانوم طلای خودم
ماه مبارک هم داره تموم میشه
شب های قدر باهم رفتیم مسجد مراسم احیا
عالی بود
شماهم نصف مراسم میخوابیدی و نصف مراسم بیدار بودی
معمولا موقع قرآن به سر بیدار میشدی و من نصف مراسم بدون قرآن روی سر ، سر میکردم
این روزای کرونایی ، دارن میگذرن .
امیدوارم آهرین تجربه این چنینی مردم دنیا باشه
و اما اتفاق جدید، غذا خوردنت
امروز برات یه خورده آرد برنج با نبات درست کردم ببینم استقبال میکنی یانه ، شکر خدا چند تا قاشق کوچیک خوردی.
سویق هم برات سفارش دادم . خدا کنه زودتر برسه
و اما عکس
پا تپلوی خودم
شب نیمه رمضان و جشن میلاد
دختر طلا زیر گل محمدی
وقتی مامان عکس میشه
و در آخر
چند تا شکار صحنه
الهی قربون لبات بشم
امیدوارم عاقبتت بخیر بشه گلم
دوستت دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی