دونه عشقموندونه عشقمون، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 21 روز سن داره
ابجی جونابجی جون، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره
داداش جونداداش جون، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره

خاطرات سومین فرشته مون

سلام.مامان سه تا فرشته ام.خاطرات سومین گل زندگیمونو اینجا مینویسم

چکاپ و دکتر جدید

1398/10/7 21:59
215 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خانوم طلای مامان.

امشب، نوبت دکتر داشتیم.

یه خانم دکتر خیلی مهربون و خوش اخلاق، که وقتی منو دیدن پرسیدن: چند هفته؟ گفتم اول 37 هفته.

بعد هم ازمایشات و. ... رو نگاه کردن و گفتن مشکلی نیست. صدای قلب قشنگتم گوش کردن و پرسیدن پسره؟ گفتم نه دختره. گفتن وای عجب دختر شیطونی.

فدای تو بشم که همیشه درحال وول خوردنی.

بعد هم بهمون نامه بیمارستان دادن و البته گفتن حداقل یک هفته دیگه انتظار داریم توی دل من بمونی.

بهم توصیه کردن استراحت کنم و مایعات استفاده کنم که زودتر بدنیا نیای، هرچند اگر هم بدنیا بیای مشکلی نداری.

منم گفتم که پسرم 36 هفته و چند روز بدنیا اومد و شکر خدا مشکلی نداشت.

خلاصه دیگه افتادیم به روز شماری. انگار خانم دکتر یه چیزی توی چهره و مدل راه رفتنم دیدن که شک کردن به زایمانم به همین زودی ان شاءالله.

امیدوارم هرموقع بدنیا میای بسلامتی باشه گل خوشگلم.

پسندها (4)

نظرات (3)

مامان فاطیمامان فاطی
7 دی 98 23:24
جون دلم...چ حس قشنگی..دلم برا بارداریم تنگ شد.بااینکه فوق العاده سخت بود😊
مامان فرشته کوچولو
پاسخ
من از الان دلم برای این روزا تنگ میشه
تکون خوردناش 
لگد زدناش
همه چیش شیرینه
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
8 دی 98 6:17
انشالله بسلامتی و بموقع ب دنیا بیاد خانم کوچولوی شیطون😘
مامان فرشته کوچولو
پاسخ
ممنون عزیزم
خیلی اذیتم ان شاءالله زودتر افتخار بده
𝙃𝙖𝙧𝙪ഒ𝙃𝙖𝙧𝙪ഒ
8 دی 98 10:55
انشالله شریفه بانو زودتر بدینا بیاد خاله جون💖
مامان فرشته کوچولو
پاسخ
ممنون گلم
دعا کنین